


میخواهم بمیرم اما دوست دارم دوکبوکی بخورم
| شناسه | 277858 |
| کد ميلهاي | 9786229012635 |
| گروه کالا | خودشناسی و خودسازی |
| توليدکننده | آذرگون |
| نوع کالا | کتاب |
| انگليسي | I want to die but I want to eat tteokbokki |
| طول | 21 |
| پهنا | 14 |
| ارتفاع | 0.8 |
| وزن (گرم) | 122 |
| نويسنده | بک سهی |
| مترجم | صبا عرب |
| زبان | فارسی |
| موضوع کتاب | 158 |
| نوبت چاپ | 1 |
| تعداد صفحات | 128 |
| قطع | رقعی |
| نوع صحافي | شومیز |
| سال انتشار | 1402 |
درباره این مورد
علائم متداولی مثل شنیدن صداها، افکار مزاحم و خودآزاری تنها نشانههای افسردگی نیستند. درست مثل آنفولانزای خفیف که میتواند باعث آسیب به کل بدنمان شود، افسردگی خفیف هم میتواند ذهنمان را بهطور کلی درگیر کند.
از بچگی درونگرا و حساس بودم. در حال حاضر خاطرات مبهمی دارم، اما طبق نوشتههای دفترچه خاطرات قدیمیام واضح است که خوشبین نبودهام و هر از گاهی احساس ناراحتی میکردم. در دوران دبیرستان بود که واقعاً نشانههایی از افسردگی در من پیدا شد و روی تحصیلم تأثیر گذاشت و مانع از رفتنم به دانشگاه شد و آیندهام را به خطر انداخت.
شاید مسلم بود که در بزرگسالی دچار افسردگی میشوم.حتی بخشهایی از زندگیام که میخواستم تغییرشان دهم مثل وزن، تحصیلات، دوست و دوستانم را تغییر دادم اما باز هم افسرده بودم. همیشه چنین احساسی نداشتم اما مدام بدحال میشدم و از بدحالی بیرون میآمدم که این موضوع مثل آب و هوای بد کاملاً اجتنابناپذیر بود. ممکن بود خوشحال به رختخواب بروم اما غمگین و عبوس از خواب بیدار شوم.
وقتی استرس داشتم نمیتوانستم غذا را از گلویم پایین دهم و وقتی مریض بودم مدام گریه میکردم. بهسادگی تسلیم این واقعیت شدم که فردی هستم که از بدو تولد افسرده بودهام و اجازه دادم دنیایم تاریک و تاریکتر شود.
168,000 تومان









